پایه های فکری اعتقادی جوامعی ک نقش پررنگ تری در تولید محتوا دارند بیشتر در فرهنگ ترکیبیِ در حال ساخت، تاثیر دارد
"باری دونکان" عضوانجمن سواد رسانه ای کانادا ،سواد رسانه ای را پاسخی به حل مشکلات ناشی از رسانه ها معرفی می کند. به عقیده وی این پروژه باید به عنوان بخشی از واکنش های آموزشمدارس در برابر خشونت و سایرآسیب های رسانه ای در نظر گرفته شود.
رسانه ها به عنوان عامل انتقال فرهنگ، اصلی ترین متغیر در ایجاد تغییرا در هزاره سوم هستند ( البته منظور از رسانه معنای عام آن است ک شمول بسیار گسترده ای دارد). رسانه ها در عین حال گسترش ارتباطات میان فرهنگی را رقم می زنند. افزایش سوادرسانه ای در هر جامعه نقش مردم آن را در شکل گیری فرهنگ جهانی افزایش می دهد.
سواد رسانه ای از چهار حیطه شناختی ، حسی، اخلاقی و زیبایی شناسی تکوین یافته است –این حیطه چهارگانه در پیوستاری تعاملی به هم وابسته قرار گرفته اند.
سواد رسانه ای درک متکی بر مهارت است ک می توان بر اساس آن انواع رسانه ها را از یکدیگر تمیز داد و انواع تولیدات رسانه ای را از هم تفکیک و شناسایی کرد.
سواد رسانه ای نهضتی علیه رسانه ها نیست، بلکه عادات رسانه ای افراد را تغییر می دهد و با هوشیار کردن مخاطبان به آنان می آموزد چطور از رسان ها استفاده کنند.
سواد رسانه ای آمیزهای از تکنیک های بهره وری مؤثر از رسانه و کسب بینش و درک برای تشخیصی رسانه ها از یکدیگر است.درک برای تشخیصی رسانه ها از یکدیگر است.
سواد رسانه ای توانمندی خاصی است که مخاطب را در برابر متن ها به سوژه ای فعال تبدیل می کند. مجموعه ای از چشم اندازهاست که ما به طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض رسانه از آنها بهره برداری می کنیم تا معنای پیام هایی را که با آنها مواجه می شویم تفسیر کنیم.
سواد رسانهای یک موضوع متضلع است که قدرت درک مخاطبان از نحوهی کارکرد رسانهها و شیوههای معنیسازی در آنها را طرف مورد توجه قرار میدهد و میکوشد این واکاوای را برای مخاطبان به یک عادت و وظیفه تبدیل کند.
کسب سواد رسانهای و آشنایی با فرصت ها و تهدیدهای موجود در فضای مجازی از الزامات حضور در عصر بازار پیام بوده و برای استفاده از فرصت های بی نظیر فضای مجازی و عبور از خطرات و آسیب های احتمالی عصر بازار پیام،امری مهم و لازم می نماید.