مدیران باید برای ایجاد امکان نوآوری در افراد و سازمان ها، از موانع یادگیری آگاه باشند و اهمیت راه حل های قدیمی را بدانند. یادگیری ویادگیری زدایی راه هایی برای تغییر فردی و سازمانی هستند. یادگیری وقتی انجام می شود که ابتدا یادگیری زدایی روی دهد.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
پژوهشگران می گویند فرآیند یادگیری بیش از اکتساب دانش جدید است و همراه با یادگیری زدایی دانش قدیمی اتفاق می افتد. با توجه به این موضوع، بدیهی است که بحث یادگیری زدایی با یادگیری شروع شود. یادگیری، فرآیند تغییر و پیشرفت مستمر افراد یا سازمان ها است و در این فرآیند، باورهای بنیانی یا منطق غالب آن ها تغییر نمی کند. در حالی که یادگیری زدایی تغییر ساختارهای دانش فردی و سازمانی است. تغییر بنیانی در فهم و ادراک و فرآیند حذف باورهای پایدار. یادگیری زدایی فرآیند کاهش یا حذف عادات یا دانش قبلی؛ تغییر باورها، هنجارها ،ارزش ها، روش ها و رویه های رفتاری.
میتوان گفت در بسیاری از جنبههای کسبوکار، از استراتژی و بازاریابی گرفته تا سازماندهی و رهبری، عموما از مدلهای ذهنی استفاده میشود که تاریخ مصرفشان گذشته است. برای آنکه منطق جدید ارزشآفرینی در کسبوکار درک شود، ضروری است که دانستههای قبلی کنار گذاشته شود. یادگیریزدایی به معنای فراموش کردن نیست، بلکه به معنای توانایی انتخاب یک مدل ذهنی یا گفتمان جایگزین است. وقتی چیز جدیدی یاد گرفته می شود، مهارتها یا دانش جدیدی به دانسته های قبلی اضافه می شود و مدلهای ذهنی قدیمی کنار گذاشته شده تا بتوان یک مدل ذهنی متفاوت را انتخاب کرد.
اغلب این تصور وجود دارد که یادگیری زدایی زیر مجموعه یادگیری است. یادگیری بدون ضرورت به یادگیری زدایی روی می دهد و یادگیری زدایی می تواند سدی برای یادگیری و اکتساب دانش باشد. یادگیری زدایی رهایی و ترگ رویه های قدیمی برای ساخت رویه های جدید است.
بر مبنای این تعریف: 1) یادگیری و یادگیری زدایی دو نوع فرآیند تغییر مجزا را توصیف می کند. 2) یادگیری زدایی فرآیندی عمدی است. 3) داوری ارزشی در مورد رهایی رویه ها وجود ندارد؛ حتی در جایگزینی هدفمند، همواره رویه های جدید بهتر از قدیمی نیستند.
غالبأ یادگیری زدایی در نهایت به جایگزینی رویه های قدیمی منجر می شود و افراد یاد می گیرند تا خود را با رویه های جدید انطباق دهند؛ در حالی که رویه های قدیمی را رها می کنند. بنابراین یادگیری و یادگیری زدایی به طور همزمان روی می دهد.
فرآیند یادگیریزدایی دارای سه بخش است:
۱) ابتدا باید این واقعیت را بپذیرید که مدل ذهنی قدیمی دیگر فاقد موضوعیت و کارآیی است: این اتفاقی چالشبرانگیز است، زیرا ما معمولا نسبت به مدلهای ذهنیمان ناآگاه هستیم. از طرفی از اینکه بپذیریم مدلهای فعلی در حال منقضی شدن هستند واهمه داریم. ما شهرت و اعتبار شغلیمان را بر پایه تسلط در اجرای مدلهای قدیمی به دست آوردهایم. رها کردن آنها برایمان مفهومی مانند از دست دادن جایگاه و اعتبار را دارد.
۲) باید مدل جدیدی که بهتر بتواند ما را به اهدافمان برساند بیابیم یا خلق کنیم: شاید در ابتدا بخواهید به مدل جدید از دریچه همان مدل قدیمی بنگرید. برای مثال، بسیاری از شرکتها در استفاده از شبکههای اجتماعی ناکارآمد عمل میکنند، زیرا صرفا به آنها به چشم یک کانال ارتباطی برای ارسال پیام مینگرند و تغییر مدل ذهنی از «یکی به همه» به «همه به همه» در آنها اتفاق نیفتاده است.
۳) در آخر نیاز دارید که عادت مربوط به مدل ذهنی جدید را تثبیت کنید: این فرآیند تفاوتی با خلق یک عادت رفتاری جدید ندارد. این احتمال وجود دارد که همواره بخواهید به همان شیوههای قدیمی برگردید، به همین علت خوب است که از معیارهای هشداردهندهای استفاده کنید که شما را آگاه سازد. خبر خوب این است که تمرین یادگیریزدایی، آن را آسانتر میسازد و موجب تثبیت تغییرات میشود. وقتی فرآیند یادگیریزدایی را در کسبوکارتان شروع میکنید، صبور باشید و به خودتان زمان بدهید. برای شروع یادگیریزدایی ابتدا باید طرز تفکرمان راجع به مفهوم یادگیری را تغییر بدهیم.
جمع آوری شده توسط تیم متفکران نوین مالی
ثبت نام و عضویت میز کار