فعل پرکاربرد Invoice  

فاکتور یا صورتحساب

It’s the same invoice as always, just with a new bank account

این همان فاکتور همیشگی است. فقط حساب بانکی متفاوتی در آن معرفی شده.

This company has not a clear business. They provided false invoices and transport documents

این شرکت، کسب و کار شفافی ندارد. آنها فاکتورها و اسناد حمل نادرستی را ارائه کردند.

Send your invoice and wait to get paid

صورتحساب خودت را بفرست و منتظر باش تا پولش پرداخت شود.

Keep track of your time and prepare monthly invoices

[در گفتگو با یک کارمند یا مشاور پاره وقت] زمانی را که صرف می‌کنی ثبت کن و صورتحساب‌های ماهانه آماده کن.

There are just 3 open invoices now from the last year

از سال گذشته فقط سه صورتحساب پرداخت نشده باقی مانده است.

استفاده از لغت Invoice به عنوان فعل به معنای صادر کردن فاکتور

If he keeps calling me everyday, I will invoice him for doing so

اگر هر روز به من زنگ بزند، برای اینکار برایش صورتحساب صادر خواهم کرد!

Please invoice me for all the accommodation costs

لطفاً صورتحساب همه‌ی هزینه‌های اقامت را برای من صادر کنید [می‌خواهم خودم هزینه‌هایم را پرداخت کنم] 

استفاده از لغت Invoice در نامه های رسمی

We are pleased to inform you that the items you ordered were sent on …

Please find enclosed the invoice

خوشحالیم که به اطلاع شما برسانیم که آیتم‌هایی که سفارش داده بودید در تاریخ … ارسال شده اند. صورتحساب پیوست شده است.