به روشنی مشخص است که هر کدام از ما از توانایی هایی برخوردار است که تصمیماتش را بر اساس منطق و یا بر اساس احساسات و ارزش های مشخصی اتخاذ می کند، این در حالی که هیچکس صد در صد تفکری یا احساسی نیست.

 

هر یک از ما در این دو ترجیح نیز گرایشی مادرزادی داریم. در این جا هم استفاده مکرر از این واژه ها ممکن است به شما برداشت نادرستی از معانی راستین آنها بدهد.

 

از این رو توجه به این نکته مهم است که اندیشیدن و احساس کردن هر دو بیانگر فرایندهای تصمیم گیری منطقی هستند. نه اینکه تفکری ها احساس ندارند و یا احساسی ها از منطق و استدلال چیزی سر در نمی آورند, اما تفکری ها و احساسی ها از معیارهای متفاوتی برای تصمیم گیری استفاده می کنند.

 

چگونگی تصمیم گیری و نتیجه گیری شما را بنا بر اطلاعاتی که از کارکردهای حسی یا شهودی به دست آورده اید، بیان می کند. به عبارت دیگر شما چگونه قضاوت میکنید؟ فردی که خوب قضاوت می کند قادر است تفاوت بین گزینه های گوناگون را درک کند و به اقدام در مسیری دست بزند که نشان دهنده ی درک عالی موقعیت است. شما به  دو طریق میتوانید اینگونه قضاوت های منطقی را انجام دهید: با اهمیت دادن به ضوابط و اصول غیر شخصی و ملاحظات منطقی (تفکری) یا با توجه به مسائل انسانی و نوع روابط با افراد احساسی.

 

ویژگی افراد تفکری (T)

افرادی که ترجیحشان قضاوت های تفکری است، ذهنشان بیشتر با این مسئله درگیر است که آیا تصمیم ها و اعمالشان منطقی هست یا نه.تیپ های شخصیتی تفکری که رویکردشان غیر احساسی است بر این باورند که میتوانند با بی طرف بودن و کنار زدن ملاحظات شخصی که می توانند با بی طرف بودن و کنار زدن ملاحظات شخصی که می تواند به  تحلیل های جانبدارانه منجر شود، بهترین تصمیمات را بگیرند. تیپ های شخصیتی تفکری تلاش میکنند که در موقعیت بر اساس عدالت تصمیم گیری و عمل کنند و این عدالت مستقل از چیزی است که آنها یا دیگران احتمالا دوست دارند باور کنند یا آرزو کنند.کارکرد تفکری با ثبات منطقی و رابطه ی علت و معلول سروکار دارد.تیپ های تفکری اغلب روی حل مسئله بدون ملاحظات شخصی متمرکز هستند. وقتی تیپ های تفکری از این کارکرد خود استفاده و آن را توسعه می دهند، ممکن است از دید دیگران تحلیل گر، خونسرد و منطقی به نظر بیایند.


افرادی که ترجیح تفکری دارند:

   1) تمایلات فنی یا علمی دارند.
   2) ذهنشان با حقیقت درگیر است ومتوجه عدم همخوانی ها میشوند.
   3) در مورد اکثر چیزها به دنبال توضیحات یا راه حل های منطقی هستند.
   4) با سرشان تصمیم می گیرند و می خواهند منصف باشند.
   5) براین عقیده هستند که گفتن حقیقت مهم تر از با ادب بودن است.
   6) گاهی اوقات از توجه و بها دادن به جنبه های انسانی موقعیت ها غافل می شوند و از نظر دیگران بیش از حد وظیفه محور، بی عاطفه یا بی تفاوت محسوب می شوند.

 

ویژگی افراد احساسی (F)

افرادی که ترجیحشان قضاوت های احساسی است، بیشتر ذهنشان به این مشغول است که آیا تصمیم ها و اعمال آنها ارزشمند است یا نه.تیپ های احساسی رویکردی شخصی دارند و بر این باورند که با ارزیابی آنچه برای دیگران اهمیت دارد و توجه به نقطه نظرات افراد درگیر در یک موقعیت، میتوانند بهترین تصمیم ها را بگیرند. تیپ های احساسی با ارزش های انسانی سروکار دارند و میخواهند بر اساس کاری که در شرایط خاص خوب است، تصمیم گیری کرده و عمل کنند؛ منظور از خوب موردی است که بیشترین نفع را برای افراد درگیر دارد.

تیپ های احساسی ارزش بسیاری برای روابط قائل هستند. آنها دوست دارند در روابطشان با دیگران هماهنگی ایجاد کنند. همچنان که تیپ های احساسی از این کارکرد خود استفاده کرده و آن را توسعه میدهند، ممکن است از دید دیگران با محبت ، گرم و صمیمی و با ملاحظه به نظر بیایند. به یاد داشته باشید که از لحاظ لغت شناسی احساسی به معنی عاطفی بودن نیست، بلکه بیانگر نحوه ی استدلال ایشان است.


افرادی که ترجیح احساسی دارند:

   1) به هماهنگی در روابط توجه دارند و متوجه می شوند چه موقع این هماهنگی وجود ندارد.
   2) به دنبال نقطه نظراتی هستند که برای دیگران مهم است و نگرانی و دغدغه ی خاطرشان نسبت به دیگران را ابراز می کنند.
   3) با قلبشان تصمیم گیری میکنند و دوست دارند دلسوز باشند.
   4) بر این باورند که با ادب بودن مهمتر از گفتن واقعیت تلخ است.
   5) گاهی اوقات از دیدن و در میان گذاشتن حقایق تلخ موقعیت ها غافل می شوند و از نظر دیگران افرادی بیش از حد آرمان گرا و عاطفی تلقی می شوند که رک نیستند.

 

تفاوت های میان اشخاص تفکری و احساسی

برای تفکری ها منطق اصل اول است. آنها به هنگام تصمیم گیری ابتدا موضوع را به شکل منطقی تحلیل می کنند. از خود می پرسند:

   1) آیا این معنی دار است ؟
   2) آیا با عقل جور در می آید ؟
   3) جنبه های مثبت و منفی آن کدام است ؟

 

به عبارت دیگر, آنها به مسأله عینیت می بخشند, اما احساسی ها درست بر عکس این شرایط عمل می کنند.آن ها قدمی به جلو می گذارند, خود را درون معادله می بینند و از خود می پرسند:

    1) درباره ی این موضوع چه احساسی دارم ؟
    2) این تصمیم روی من و دیگران چه تأثیری بر جای می گذارد ؟
    3) آیا این کار درستی است که می کنم ؟
    4) ارزش های شخصی من در این خصوص چه می گویند ؟

به حساب دیگر آنها موضوع را شخصی سازی می کنند.

 

سرنخ های شناسایی تفکری ها و احساسی ها

 

  • تفکری ها

    1) رفتار خونسرد تر, فاصله گرفتن بیشتر از دیگران.
    2) به ندرت نام اشخاص را به زبان می آورند.
    3) بیشتر مرد هستند.
    4) ممکن است بحث و مجادله کنند.
    5) به حقایق توجه دارند.
    6) به ندرت تعریف و تحسین می کنند.
    7) معمولا قاطع هستند.
    8) از زبان غیر شخصی استفاده می کنند.

 

  • احساسی ها

    1) گرم تر و دوستانه تر هستند.
    2) به احساس دیگران توجه دارند.
    3) بیشتر زن هستند.
    4) حرف های خودمانی می زنند.
    5) احتمالا فاقد قاطعیت هستند.
    6) از کلمات ارزشی زیاد استفاده می کنند.
    7) اغلب اشخاص را به اسم صدا می زنند.
    8) در مشاغل یاری رسانی کار می کنند.

بخش اعظم احساسی ها را می توان در جمع روحانیون, مشاوران, آموزگاران هنر, روان شناسان, و کارهایی در زمینه خدمات مشتریان پیدا نمود.

 

در زیر به طرح سؤالاتی پرداخته ام که به شما کمک می کند تا احساسی و تفکری بودن خود را مشخص کنید.

سؤال اول: تشخیص فکری و احساسی بودن

  • کدام یک از این کلمات مرا بهتر توصیف می کنند:

   1) منطقی و تحلیل گر
   2) حساس و همدلانه

 

طبیعتاً در بعضی از زمینه ها اشخاص تفکری بهتر از  اشخاص احساسی عمل می کنند. اما متقابلاً احساسی ها هم در مواقعی بهتر از تفکری ها کار می کنند.

 

از آنجایی که اشخاص میخواهند از توانمندی های طبیعی خود استفاده کنند، تردیدی در این نیست که احساسی ها و تفکری ها هر کدام مشاغل مورد علاقه خود را انتخاب می کنند. برای مثال، مشاغل یاری رسانی گروه کثیری از احساسی ها را به خود جلب میکند. زیرا این مشاغل به آنها امکان می دهد که یکی از نیازهای مهم آنان در زندگی که همانا کمک کردن به دیگران است بر آورده شود. البته این بدان معنا نیست که تفکری ها غیر حساس و خود محور هستند.

 

اما احساسی ها میل و انگیزه فراوانی دارند تا دیگران را درک کنند و از کمک کردن به آنها به احساس خوشایند برسند. به همین دلیل پزشکی, تدریس, مشاوره و فروش از جمله مشاغل مورد علاقه احساسی ها به شمار می رود.

 

تفکری ها هم از اینکه از استعداد های طبیعی خود استفاده کنند بیشترین احساس رضایت را به دست می آورند, تفکری ها دوست دارند که مسایل را به شکل منطقی تحلیل کنند, تجارت و بازرگانی, و به خصوص مدیریت بسیاری از تفکری ها را به خود جلب می کند.


سؤال دوم: تشخیص فکری و احساسی بودن

  • کدام یک مرا بیشتر متقاعد می کند ؟

    1) یک گفت و گوی منطقی خوب ؟
    2) یا خوشایند دیگران واقع شدن؟

درست همانطور که اشخاص تفکری و احساسی تصمیمات خود را بر اساس باورها و معیارهای متفاوت می گیرند، احساسی ها طبیعتاً همدرد تر هستند و به احساسات دیگران بهای بیشتری می دهند، حتی اگر این بها دادن بی مفهوم باشد و یا منطقی نباشد. از سوی دیگر تفکری ها مجاب و متقاعد نمی شوند مگر آنکه حرف منطقی باشد. در نظر آنها احساسات در صورتی خوب هستند که با منطق همراه باشند. به سبب این اختلاف نظر کاملا طبیعی است که تفکری ها و احساسی ها یکدیگر را به درستی درک نکنند.تفکری ها به خود می بالند که قضاوت های عادلانه می کنند. آنها به رعایت استاندارد ها و قواعد بها می دهند اما احساسی ها بیشتر از عدالت به هماهنگی و محبت و دوستی بها می دهند.


سؤال سوم: تشخیص فکری و احساسی بودن

  • کدام یک تعریف و تمجید بهتری است ؟

   1) سخت و محکم بودن ؟
   2) یا دل رحم بودن ؟

در حالی که همه ما در مواقعی باید سخت و جدی و در مواقعی نرم و ملایم باشیم، معمولاً تفکری ها رفتار محکم تری را به نمایش می گذارند. اما باید به این نکته توجه داشت که اگر موضوع شخصی در میان باشد و یا اگر اشخاص درگیر در زمره عزیزان باشند، تفکری ها هم به اندازه احساسی ها دل نازک و رحیم ظاهر می شوند.

 
زبان بدن اشخاص تفکری و احساسی

احساسی ها معمولا تبسم می کنند، اخم می کنند و در مقایسه با تفکری ها و ابراز های صورت و چهره بیشتری استفاده می کنند. احساسی ها وقتی به هیجان می آیند یا شاد هستند و به سرعت تبسم می کنند و وقتی ناخشنود و یا هراسیده هستند، چهره شان ناراحتی را به نمایش می گذارد. به همین دلیل است که اگر به احساسی ها نگاه کنید می بینید در مقایسه با تفکری ها دور چشم ها  و اطراف دهان آنها دوایر بیشتری هست. احساسی ها در مقایسه با تفکری ها بیشتر می بوسند، بیشتر در آغوش می کشند، بیشتر دست نوازشی بر پشت دیگران می کشند و بیشتر بازوانشان را روی شانه های دیگران می اندازند.

 
رفتار و سلوک تفکری ها و احساسی ها

معمولاً تفکریها با اشخاص رفتار سردتری دارند اما احساسی ها گرم تر هستند. احساسی ها به ندرت درباره دیگران لطیفه می گویند. به ندرت حرفی می زنند که دیگران خجالت بکشند. از تماشای فیلم های پر خشونت خودداری می کنند. احساسی ها اغلب احساساتی هستند و با احتمال بیشتری به هنگام تماشای فیلم های سینمایی گریه می کنند.

 

ازسوی دیگر تفکری ها در مقایسه با احساسی ها از قاطعیت بیشتری بر خوردارند، بیشتر ابراز وجود می کنند. اما احساسی ها که نمی خواهند احساسات دیگران را جریحه دار کنند اغلب به جای رقابت با اشخاص با آنها تشریک مساعی می کنند.

 

تفکری ها را پوست کلفت می نامند. علتش این است که آنها به سختی تلاش می کنند که عینی باقی بمانند. به همین دلیل تفکری ها اغلب رفتاری یکنواخت و کم حالت را به نمایش می گذارند.

 

 

 

منبع:

titas

 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

 

|  
  |
دیدگاه کاربران

 

 

مشاوره آنلاین

با استفاده از خدمات مشاوره آنلاین مرکز آموزش توسعه توانمندی شغلی، مسیر خود را برای ارتقاء سطح سواد و دانش مالی و حسابداری هموار نمایید.
این بخش، آماده پاسخگویی به نیازهای شما کاربران گرامی، میباشد.

معرفی کتاب

آزمون استخدامی: سنجش و ارزیابی مهارت ها و توانایی های شغلی

آزمون استخدامی: سنجش و ارزیابی مهارت ها و توانایی های شغلی

بهروز پرتو
  • اشتراک دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • قرآن پژوهی مالی و حسابداری
  • شرکت دانش پژوهان مالی فرانگر
  • مرکز مشاوره الکترونیک حسابداری, مالی و سرمایه گذاری
  • توسعه توانمندی و فرصتهای شغلی مالی و حسابداری
  • انتخاب برتر محصولات, خدمات و بازار حسابداری, مالی و...
  • توسعه نگر دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • آتیه نگر دانش و سواد مالی مدیران ارشد
  • بهینه نگر دانش و سواد مالی خانواده
  • از دوستان خود دعوت کنید با تیم همسو شوید عضو تیم متفکران شوید
    هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی