کتاب های زیادی وجود دارند که به صورت ویژه به واژگان می پردازد. در اکثر این کتاب ها، کلمات بصورت موضوعی نمایش داده می شوند. از میان این کتاب ها مجموعه سه جلدی Oxford word skills با ویژگی های منحصر به فرد خود توجه اساتید زبان انگلیسی و آموزشگاه های زبان را به خود جلب نموده است.
در اکثر کتاب ها بخشی در انتهای کتاب با عنوان واژه نامه قرار داده شده است. در این قسمت معمولا کلمات کلیدی و اصلی کتاب نمایش داده می شوند. اگر کسی خواسته باشد با واژه های تخصصی رشته خود آشنا شود، می تواند به واژه نامه آن کتاب مراجعه نماید.
مطالعه کتاب داستان های انگلیسی می تواند روش خوبی برای افزایش دایر وایگان باشد. از جمله مزیت های مطالعه داستان های انگلیسی مواجهه مکرر با مجموعه ای از لغات محدود است که بعد از هر چند صفحه تکرار می شوند.
از جمله مواردی که برای تقویت واژه به زبان آموزان توصیه می شود، به یادسپاری مترادف های انگلیسی هر کلمه است. این پیشنهاد برای کسانی که قصد شرکت در آزمون های زبان را دارند، اهمیت بیشتری پیدا می کند.
تجزیه و تحلیل واژه، زبان آموز را توانمند می کند معنای کلمه را بدون رجوع به لغت نامه حدس بزند. در اهمیت این کار بعضی تصریح دارند که زبان انگلیسی شامل پنج مهارت است و مهارت پنجم آن حدس زدن معنای واژگان می باشد
در یادگیری واژه تاکید بر این است که تا جای ممکن، واژه به صورت گسترده بررسی شده و هم خانواده های آن نیز مورد توجه قرار گیرند. به هر حال این کار در درک متن تاثیر بسزایی خواهد داشت و مهارت نوشتار را نیز تقویت می کند.
واژگان انگلیسی یک کلید برای روان صحبت کردن انگلیسی می باشد.حتی اگر قواعد انگلیسی را کامل یاد گرفته باشید، اگر معنی درست کلمه ها را ندانید، نمی توانید راحت صحبت کنید.خوشبختانه یادگیری واژگان، یکی از جنبه های سرگرم کننده یادگیری زبان است.در این مقاله 6 نکته برتر برای بهبود بخشیدن به یادگیری واژگان انگلیسی می باشد.
اگر زبان آموز، روزانه با 5 واژه جدید در زبان انگلیسی آشنا شود، هفته ای 35 واژه یاد گرفته است. این مقدار در یک سال به 1680 واژه می رسد. این حجم از لغات تقریبا 4 برابر نیاز یک زبان آموز برای ارتباط موفق با یک انگلیسی زبان می باشد.
بر اساس این اصل سرعت و کیفیت یادگیری با ترکیب چند مهارت رشد چشمگیری خواهد داشت.به این معنا که زبان آموز تلاش می کند با به کار گیری ظریف های مختلف، خروجی های ذهنش را بهبود بخشد.
بر اساس این اصل میزان ورودی ها و خروجی ها باید متناسب باشد. اگر خروجی ها بیشتر از ورودی ها باشند، زبان آموز خودش را از تطبیق و تنظیم مدام با منابع اطلاعاتی محروم کرده است. چرا که با هر بار مراجعه وی به مطالب شنیداری و متنی موجب می شود که از نواقص خود آگاه شده، آن ها را برطرف سازد.