عاطفی بودن بدان معناست که نشان می دهد ما بر عواطف خود آگاه هستیم و می دانیم که چگونه این عواطف فرایندهای تصمیم گیری ما را هدایت می کنند.
در برخی مواقع افراد به دلیل بستر خانوادگی سواد عاطفی نداشته و در روند اجتماعی شدن هم این مهارت را نیاموخته اند. بعضی از انسانها در ابراز عواطف خود ضعیف هستند. برخی دیگر نیز در فهم احساسات عاشقانهای که درونشان دارند، دچار کج فهمی هستند. دسته دیگر از افراد هم نمیتوانند احساساتشان را درست تحلیل کنند.
یک پژوهشگر مسائل اجتماعی درباره نحوه به کارگیری عواطف به «آرمان» میگوید: در بدن انسان هیجانات به سرعت افزایش و کاهش مییابد. ممکن است افراد به سرعت هیجان زده شده و از خود واکنش هیجانی نشان دهند که این وضعیت تحت عنوان هیجان زودگذر تعریف میشود.
در جامعهای که روابط آیینهوار است، ارتباطات کارآمد و پویاست و همه اطلاعات نه در ظرف گلی، بلکه در ظرف شیشهای قرار داده میشود. افراد در سطوح مختلف به همدیگر اعتماد دارند و این به معنی همبستگی اجتماعی است.
آگاهی عاطفی عبارت از تشخیص دادن و شناختن عواطف خود و دیگران است. عواطف و احساسات خود را صادقانه بیان کن. بیان احساس، نخستین فرصت برای تمرین صداقت و یکرنگی با دیگران است.
این نوع توانایی های عاطفی ملازم سواد عاطفی، یعنی توانایی تشخیص دادن، فهمیدن و ابراز عواطف و کمک به خود و دیگران جهت موفق شدن است.
اول باید همدلی عاطفی را تغذیه کنیم تا به یاری آن بتوانیم عواطف دیگران را بشناسیم و با تصمیماتی که می گیریم بر آن ها تأثیر بگذاریم.
دریافت مهر و محبت از دیگران چیز خوبی است، اما بعضی اوقات دستیافتنی نیستند یا آنهایی که در دسترس هستند همان چیزهایی نیستند که ما به آنها نیاز داریم.
همه ما به همان اندازه که به غذا نیاز داریم، تشنه نوازش و کلام محبتآمیز دیگران هستیم. اما به هنگام دریافت پیامهای محبت آمیز، با مشکلات و پیچیدگی هایی مواجه میشویم.
این مهارت که بتوانیم اظهار محبتهای ناخواسته از طرف دیگران را رد کنیم خیلی مهم است چون با این کار قادر خواهیم بود خود را از موقعیتهای ناجور و عذاب آور خلاص کنیم.