سواد عاطفی اصطلاحی آموزشی است که در نقطه ی مقابل هوش عاطفی، که بیشتر مورد استفاده ی دنیای صنعت و تجارت است، قرار می گیرد.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
تعریفهای متفاوتی از سواد عاطفی شده است. برخی سواد عاطفی را هممعنی و یا زیرمجموعهای از هوش هیجانی میدانند. تعریف علمی سواد عاطفی آن به این صورت است: توانایی اندیشیدن، تشخیص دادن، اداره کردن، دریافتن و انتقال عواطف خود بهطور مناسب ما بهوسیلهی سواد عاطفی درک میکنیم که این عوامل چگونه تفکر، اعمال و مناسبات ما را شکل میدهند.
سواد عاطفی بیشتر در حوزههای روانشناسی خانواده و مدیریت کاربرد دارد ولی در این مقاله میخواهیم تأثیر سواد عاطفی بر تدریس را بگوییم. سواد عاطفی یک بخش جدا و برنامهریزیشده در حوزهی آموزش نیست. بلکه با تمام ارکان سیستم آموزشی، فرد و جامعه گرهخورده است؛ و در هرلحظه به آن نیاز داریم تا درک درستی از موقعیت داشته باشیم.
«سواد عاطفی، یعنی برخورداری از این قدرت که از احساسات و عواطف خود به گونهای استفاده کنیم که قدرت شخصی ما را افزایش دهد و کیفیت زندگی ما و مهمتر از آن، اطرافیانمان را بهبود بخشد.» سواد عاطفی به ما کمک میکند تا احساسات و هیجانات را به نفع خود به کار گیریم و نگذاریم علیه ما وارد میدان شوند. سواد عاطفی روابط مبتنی بر عشق و دوستی را در بین افراد خلق میکند، همکاری و تعاون را ممکن میسازد و موجب تسهیل جریان احساسات در جامعه میشود. اغلب افراد جامعه باید مهارتهای لازم را در زمینه عواطف و هیجانات بیاموزند. بعضی افراد در سطح عالی از سواد عاطفی رشد میکنند، اما بخش قابل توجهی از افراد از چگونگی به کارگیری این مهارت مطلع نیستند. اکثر مردم بر این باورند که با آموزش سواد عاطفی، کنترل خود را بر زندگی شخصی و حرفهای از دست میدهند. البته این ترس کمی قابل توجیه است، زیرا برداشتن سدها و موانعی که مانع از جاری شدن احساسات میشوند، میتواند افراد را دچار مشکل کند. اما سواد عاطفی فقط به معنای رها کردن عواطف و احساسات نیست، بلکه به افراد چگونگی درک، کنترل و اداره احساسات را میدهد.
سواد عاطفی یعنی آنکه بتوانید حالات، عواطف و احساسات درونی خود را تشخیص دهید و واقعیت آنها را درک کنید. مرحله اول رابطه عاطفی ماهیتاً دارای ویژگی های زیر است: در شروع رابطه و در مرحله اول، هیجان فرد به دلیل تغییرات بیوشیمی خون متفاوت است؛ یعنی روزهای اول سطح نوراپی نفرین و دوپامین خون افزایش می یابد و چون رابطه جدید است هیجان جدیدی برای فرد ایجاد میشود و در نتیجه نوراپی نفرین و دوپامین که هورمون عشق نام دارند افزایش می یابند.
برای مثال فرد بیان می کند که بسیار خرسند است، هیجان زیادی دارد و به محض خداحافظی دلتنگ می شود، به بهانه های متفاوت تماس می گیرد و تمایل دارد با هم باشند. اما این ویژگیِ مرحلهی اول رابطهی عاطفی است و اگر دختر و پسر سواد عاطفی لازم را نداشته باشند متوجه نمی شوند که این هیجانات به دلیل آن است که مغز در حالت کارکرد شدید قرار دارد و مانند موتور ماشین کار می کند. اما این ویژگی بیشتر از 6 ماه دوام نخواهد داشت، زیرا مغز طبیعتاً برای دفاع از سلامت خود، خودش را با وضعیت تطبیق می دهد و به تدریج هیجان فروکش می کند؛ یعنی درست است که هنوز هم در بدن نوراپی نفرین و دوپامین زیاد ترشح می شود اما بدن با این سطح هورمون دیگر به آن هیجان نمی رسد زیرا جسم شما عادت کرده تا مغز بتواند از سلامت خودش دفاع کند.
مغز نمی تواند هیجان بسیار را برای زمان طولانیِ زندگی حفظ کند و طبیعی است که وارد مرحلهی استراحت شود پس خیلی از هیجانات فروکش می کند و اگر شخص سواد عاطفی لازم را نداشته باشد ممکن است رابطه عاطفی خود را از بین ببرد.
ثبت نام و عضویت میز کار