فعل پرکاربرد produce به معنی تولید کردن، تولید شدن، حاصل شدن نتایج یا دستاورد به کار می رود که در ادامه به بررسی مثال هایی از این فعل می پردازیم. همچنین امکان شنیدن تلفظ این افعال نیز فراهم شده است.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
هر سال، هزاران ماشین در این کارخانه تولید میشود.
ما الان همان تعداد محصول را فقط با پنج کارگر تولید میکنیم.
اوپک به عنوان یک کارتل، میتواند یک سوم محصول بازار بین المللی نفت را تولید کند.
درخت، میوههای خوبی را تولید میکند.
شرکت ما سیستمهای کنترل الکترونیکی تولید میکند.
چند سیاستمندار معروف از این دانشگاه برخاستهاند یا فارغالتحصیل شده اند [ترجمه کلمه به کلمه نیست]
این برنامه، به دستاوردهای مطلوب منتهی خواهد شد.
اگر این هفته یک میلیون تومان، پول در نیاورم [تولید نکنم] مشکل خواهم داشت.
پاسخ من به مشتری، یک عکسالعمل خشمآمیز ایجاد کرد
ثبت نام و عضویت میز کار