فعل پرکاربرد Lower  

کاهش دادن مقدار چیزی

This fan will not lower the temperature of the room

این فن، دمای اتاق را کاهش نخواهد داد [پایین نخواهد آورد] 

کاهش دادن و پایین آوردن هدف و خواسته و انتظار

Never lower your aims

هرگز هدف‌های خود را کاهش نده.

If you want to lower your disappointments, lower your expectations

اگر می‌خواهی ناامیدی‌هایت کاهش پیدا کند، [سطح] انتظاراتت را کاهش بده.

کاهش مقام و منزلت و جایگاه

His bad behavior lowered him in my eyes

رفتار بدش، [جایگاه] او را در نگاه من پایین آورد

He lowered the tone of the meeting by telling a dirty joke

او با مطرح کردن یک جوک غیرمودبانه، سطح جلسه را پایین آورد.

پایین آمدن و پایین آوردن (فیزیکی)

He lowered himself into the chair

دوباره در صندلی فرو رفت.