صفت پرکاربرد Commercial  

Commercial

تجاری

Tabriz is a commercial and industrial city.

تبریز، یک شهر تجاری-صنعتی است.

Here’s the commercial part of the city.

اینجا بخشِ تجاریِ شهر است.

We are trying to find a commercial application for this technology.

ما در تلاش برای پیدا کردن یک کاربرد تجاری [درآمدزا و سودآور] برای این فن‌آوری هستیم.

We are not a charity; we are a commercial enterprise.

ما یک موسسه خیریه نیستیم. ما یک بنگاه تجاری هستیم.

It looks like a large commercial company, but it is not.

مثل یک شرکت بزرگ تجاری به نظر می‌رسد، اما چنین نیست.

This project was a commercial success and an ethical failure.

این پروژه یک موفقیت تجاری و یک شکست اخلاقی بود.

This is our most important product, from a commercial point of view.

از دیدگاه تجاری [و سودآوری]، این مهم‌ترین محصول ماست.

بازاری و منفعت‌طلبانه

His courses are too commercial.

دوره‌های [آموزشیِ] او، بسیار تجاری هستند [فقط با هدف کسب سود برگزار می‌شوند].

This is just a commercial book and nothing more.

این فقط یک کتاب تجاری است، و نه چیزی بیشتر.