صفت پرکاربرد Selective  

Selective

با دقت و حساسیت انتخاب کردن – گلچین کردن

They provide VIP services to their customers, but on a very selective basis

آنها خدمات VIP به مشتریان خود ارائه می‌کنند، اما در این زمینه بسیار انتخابی برخورد می‌کنند [این خدمات را به افراد منتخب و معدودی ارائه می‌شود] 

This school is very selective in admissions

این مدرسه، در پذیرش دانش آموزان خود، بسیار با دقت و حساسیت برخورد می‌کند [هر کسی را ثبت نام نمی‌کند] 

انتخاب تبعیض آمیز (با بار معنایی منفی)

وقتی در یک مشاجره لفظی یا جر و بحث، یکی از طرفین فقط نکاتی را که به نفع خودش هست مطرح می‌کند و سایر نکات را مورد اشاره قرار نمی‌دهد، ممکن است طرف مقابل چنین بگوید:

It seems that you have a selective memory

به نظر می‌رسد که حافظه‌‌ی تو، بعضی چیزها را به خاطر می‌آورد و برخی را فراموش می‌کند!

The authors had been selective in their choice of evidence

نویسندگان [کتاب یا مقاله] در انتخاب شواهد خود، انتخابی عمل کرده‌اند [شواهدی را انتخاب کرده‌اند که ادعاهای آنها را تایید کند] 

All news services are selective in what they report

همه‌ی سرویس‌های خبری در انتخاب گزارش‌های خود، به صورت دست‌چین و انتخابی عمل می‌کنند.

Your report is based on selective and inaccurate data

گزارش تو بر مبنای اطلاعات انتخاب شده و غیردقیق [تنظیم شده] است.