صفت پرکاربرد Substantial  

Substantial

مهم و کلیدی و بزرگ، چشم‌گیر و قابل توجه

This contract includes a substantial payment to the brand owner.

این قرارداد شامل یک پرداخت بزرگ و جدی به صاحب برند است.

There has been a substantial increase in our income since two years ago.

از دو سال قبل تا کنون، یک افزایش جدی در درآمد ما وجود داشته است.

We experienced a substantial loss of customers because of the recent product failure.

ما به خاطر شکست اخیر محصول‌مان، یک کاهش جدی [از دست دادنِ] مشتریان را تجربه کردیم.

The financial cost of removing the product from the market will be substantial.

هزینه‌ی حذف [این] محصول از بازار، بسیار جدی و قابل توجه خواهد بود.

Iran exports substantial quantities of crude every year.

ایران هر ساله، مقدار قابل توجهی نفت خام صادر می‌کند.