اگر فردی توانایی دیدن دارد پس توانایی درک و خلق هرگونه تصویر را میتواند  داشته باشید، چراکه انتقال تصویر آنچه که در طبیعت مشاهده می شود، نیاز به سواد بصری ندارد.
    

 

 

الفبای سواد بصری فرم و رنگ است. فرم به معنی شکل یا شاید نقش است و رنگ به معنی پوششی که فرم را جلوه بیشتر و موثرتری می دهد. برای داشتن و دانستن سواد بصری باید فرم را به خوبی شناخت، با جنبه های گوناگون مفهومی و معنایی آن آشنا شد زیرا اگر که چنین اشراف و تسلطی را پیدا نکنیم نمی توانیم تغییر و تعبیر معانی را به آسانی در فرم و به خصوص رنگ تشخیص دهیم و در نتیجه با زبان بصری سطحی و یک بعدی برخورد کرده و به غلط آن را مورد استفاده قرار می دهیم. همین کم دانی فعلی از سواد بصری در جامعه کنونی ما دلیل برخورد سطحی ما با معانی فرم و رنگ شده است و فضایی از انبوه نواقص و غلط ها را به وجود آورده است.


ابزار ارتباط بیان بصری حس بینایی است و هر چیزی را که ما را اطراف خود می بینیم لاجرم از طریق بیان بصری آن را درک می کنیم و این چنین درکی را ما قبل ها در محیط و جامعه خود به خوبی داشته ایم که به مرور تا امروز آن را از دست داده ایم و امروز عادت کرده ایم که مفاهیم را بیشتر با کلمات (اگر بتوانیم) تفهیم کنیم.


همان طور که گفتم ما ایرانیان از دیرباز از درک بسیار رسا و عمیقی از بیان بصری داشته ایم توجه کنید به طراحی زیبای قالی ها که هنوز هم علی رغم نقشه های خام و مصالح مصنوعی ارزان ساخت امروز در زیر پای ما بهترین شعرهای بصری عارفانه را باز سرایی می کنند و هر یک قطعه و نمایی از بهشت را می نمایانند که ما در میانشان قدم بزنیم و بر رویشان آرامش بیابیم و تجدید قوا و روحیه کنیم.دریای نقوش کاشی کاری ها و تزیینات اماکن قدیمی را بنگرید همه از دل چسبی زندگی و تلالوی زیبایی های خداوندی حرف می زنند و مفاهیمی بسیار دلکش و دل انگیز عرفانی را با زیباترین نقش و رنگ بازگو می کنند.


چنین معانی و مفاهیم مطبوعی را از طریق آشنایی با سواد بصری می توانیم درک کنیم و سواد بصری می تواند ما را مرتبط با معانی فرم و رنگ سازد. یکی از مهم ترین مروجین سواد بصری شهرداری ها  هستند نهاد مدبریت شهری بیش از هر عامل دیگری آموزش عمومی این امر مهم را بر دوش دارد. اگر  شما شهری را که در آن زندگی می کنید و مدیریت آن را به عهده دارید با عناصر و عواملی بیارایید که مفاهیم زیبای زندگی، هنر و علم را به درستی بازگو کنند؛ شهروندان آن شهر هم کم کم حساسیت هوشیاری درک آن مفاهیم را به دست می آورند و به مانند روزگاران بس قدیم که شهرهای ما هر یک روحیه و هویتی منحصربه فرد و بی همتا و به یاد ماندنی برای خود داشتند، فضای بس مطلوبی به وجود می آید که زندگی در آن ها به سان آب های زلال و غلطان جویبارها به هر سویی روان می شود و شهروندان، شفاف و آرام عمق زندگی را بیشتر درک می کردند.


چرا هم  چنان هر سیاحت گری در پی زیبایی های گم شده گوشه و کنار شهرهایی چون یزد و اصفهان و غیره است. چرا مردم از هجوم بی هویتی در فضاهای امروزی شهری، عصبی و ناراضی هستند و حسرت از دست رفتن محیط هایی را دارند که یادگار تجربیات پخته و عمیق آباء خود بودند؟ زیرا که ساختن امروزی شهر بدون آشنایی با بیان و ابزارهایی انجام می شود که ما آن را فراموش کرده ایم و هر چیزی که به جای خویش نیکو می نموده است را در جای غیر و نامناسب گذاشته ایم و یکی از همین این بیان ها و ابزارهای فراموش شده، سواد بصری است.


سواد بصری فقط از طریق معماری و شهرسازی گسترده و معرفی نمی شود بلکه همه هنرهای تصویری و تجسمی که با بیان بصری سخن می گویند در گسترش این زبان نقشی عمده را دارند. بنابراین زبان بصری که بسیار ساده و قابل گستردگی عمومی است، امری است که باید به آن توجه اساسی کرد. وسایل ارتباط جمعی ما و علی الخصوص تلویزیون، مروجین و آموزشگران بی نظیری برای حیات دوباره زبان بصری در جامعه ما هستند و چون زبان بصری  زبانی بین المللی نیز هست و مانند زبان ادبی، اختصاص به قوم و ملت خاصی ندارد، فراگیری آن به سرعت توجه را جلب و گسترشی عمومی پیدا می کند. طبیعی است چه مدیران شهرداری و چه تلویزیون  و یا سایر وسایل ارتباط جمعی آموزش چنین زبانی را باید به عهده متخصصان هنرهای تجسمی قرار دهند و آن ها را به عنون بخشی از مشاوران امور آرایش محیط به کار گیرند.


امروز بیشتر آموزش حرفه ای و تخصصی در امر هنرهای تجسمی عموما در سطح دانشگاهی مطرح است و از این حیث ضریب اطمینان خوبی در جامعه وجود داردو اساتید و متخصصان در این زمینه توانایی کافی دارند تا در برنامه های گوناگونی چه از طریق سمینارها و چه در برنامه های تلویزیونی و مطبوعات الگوهای درست را مطرح و منابع و ماخذ جالب ایرانی را برای توجه و استفاده مورد اشاره قرار دهند و مدیران امور شهری را با نظرات خود یاری دهند.

 

علت قطع ارتباط امروزی جامعه ما با مفاخر و نمونه های بدیع فرهنگی گذشته و زبان های گمشده هنری و از جمله زبان بصری همه به خاطر عدم انتقال درست اطلاعات فنی و حرفه ای از نسل قبل به نسل بعد بوده است و محافظه کارها و پنهان کاری ها حرفه ای قدما سبب شد تا ایشان خود نیز نتوانند به خوبی تکنولوژی های جدید را پذیرا شده ، خود و فنون خود را با آن هم سو و همگون کنند و نتیجه فنون سنتی ما دم به دم کارایی های خود را در مقابل تکنولوژی از دست داده اند و چنین امری البته تنها خطای هنرمندان و مجریان گذشته نبوده است بلکه اگر سازمان هایی دولتی چون شهرداری ها حمایت و توسعه توانایی هایشان را به عهده داشتند امروز ثروت ذهنی ایشان علیرغم دگرگونی ها، زنده می ماند و هماهنگ زندگی امروز می شد و شهرهای ما چنین زشت و بی هویت نمی گردید.


پس حمایت  و آموزش و توسعه زبان و تخصص های گمشده ما کاری است که سازمان هایی چون شهرداری باید به آن توجه کنند و جای خالی چنین برنامه ریزی ها و حمایت ها و توسعه هایی را به طرز معقول آینده نگرانه پرکرده و جامعه را نیز بدان حساس و علاقه مندی مطلوب عمومی را با آبادانی و آرایش درست در همگان بالا ببرند.

 


منابع:    

 مقاله "تأثیر دوره آموزشی سواد بصری در تجزیه و تحلیل تصاویر آموزشی"، جمعی از نویسندگان
 مرتضی ممیزی
 

 

 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

 

|  
  |
دیدگاه کاربران

 

 

مشاوره آنلاین

با استفاده از خدمات مشاوره آنلاین مرکز آموزش توسعه توانمندی شغلی، مسیر خود را برای ارتقاء سطح سواد و دانش مالی و حسابداری هموار نمایید.
این بخش، آماده پاسخگویی به نیازهای شما کاربران گرامی، میباشد.

معرفی کتاب

گنجینه معتبر آزمون استخدامی بانک ها

گنجینه معتبر آزمون استخدامی بانک ها

حدود 20 کارشناس و مدرس شبکه بانکی
  • اشتراک دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • قرآن پژوهی مالی و حسابداری
  • شرکت دانش پژوهان مالی فرانگر
  • مرکز مشاوره الکترونیک حسابداری, مالی و سرمایه گذاری
  • توسعه توانمندی و فرصتهای شغلی مالی و حسابداری
  • انتخاب برتر محصولات, خدمات و بازار حسابداری, مالی و...
  • توسعه نگر دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • آتیه نگر دانش و سواد مالی مدیران ارشد
  • بهینه نگر دانش و سواد مالی خانواده
  • از دوستان خود دعوت کنید با تیم همسو شوید عضو تیم متفکران شوید
    هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی