سواد بصری همان سواد کلامی دارای الفبای خاص خود است و برای درک بهتر و عمیقتر آن ناچاریم دانش سواد بصری را بیاموزیم، در ابتدای این بخش ضمن تکرار مجدد سه سطح دریافت پیامهای بصری (بازنمایی، سمبلیک و آبستره) تاکید می کند این سه سطح گرچه همپوشانی هایی دارند اما آنقدر مجزا هستند که بتوان آنها را از هم تفکیک کرد.

 

این تفکیک نیازی به آموزشندارد و اصول آن در ساختار نحوی انسان نهفته است. اما دریافت پیام بصری در افراد مختلف تابع سلیقه و آموخته های قبلی آنان می باشد. برای درک بهتر مطلب به تشریح این سه سطح پیامهای بصری می پردازیم.

 

بازنمایی

«واقعیت تجربه‌ی بصری پایه و غالبی است». برای مثال برای فهمیدن اینکه جانوری که در مقابل ماست در گروه پرندگان قرار دارد نیاز به هوش زیادی نداریم. و در صورتیکه این نوع از پرنده برای حافظه بصری ما قبلا معرفی شده باشد با همان یک بار دیدن نام آن نوع پرنده خاص را هم می توان نام برد. اما وقتی بنا بر این باشد که این پرنده را ترسیم کنیم نیاز به شناختی دقیق تر از رنگ، تناسب و اندازه و حرکت داریم. از سوی دیگر تجربه بصری شدیدا تحت تاثیر تفسیر و تعابیر شخصی است. از «من یک پرنده می بینم» به «من پرواز می بینم» و به سطوح مختلف و درجات متفاوتی از معنی و توجه و تاکید به صورت ظاهری و نهانی می رسیم.


محبوبیت هنر به خاطر این است که هنرمند در آفرینش هنریش نیازی به رویکرد عقلی ندارد. اما از سوی دیگر خلق یک اثر زیبا با یاری نیروی خلاق ذهن هم کاری بعید نیست.
ایجاد صنعت عکاسی و پیشرفت آن در سطح بازنمایی هنری تاثیر شگرفی داشته است. برگردیم به همان موضوع پرنده. با یک عکاسی خوب می توان یک پرنده را با کلیه جزئیات معرفی کرد یا در بعدی دیگر پرنده ای را در زمان و فضا معلق نگه داشت.
فرآیند تجرید به معنای تقطیر و عصاره گیری است. کاستن از عوامل بصری متعدد و حفظ جنبه های اساسی و بارز برای بازنمایی. برای مثال اگر طراحی بخواهد حرکت پرنده را تجسم کند از جزئیات کامل و ایستای آن صرف نظر می کند و فقط جزئیات حرکتی آن را نمایش می دهد.

 

سمبلیسم

تجرید در بازنمایی وقتی به نهایت سادگی منجر شود منتهی به سمبلی از عنصر مورد نظر می شود. فقط یک خط بسته نمایشی از یک کبوتر می شود. اما کافیست نمادی از شاخه زیتون به آن اضافه شود تا تبدیل شود به نمادی از صلح. پشت هر نماد و سمبل حتما یک بازنمایی مختصر شده و یا رویدادی هست که به تجربه بصری ما آموخته که این، سمبل چه چیزی است. نمایش حرف V با دست تا قبل از جنگ جهانی دوم نماد هیچ چیز خاصی نبود. اما وقتی وینستون چرچیل بارها در مصاحبه هایش آن را نشان داد کم کم به صورت سمبلی از پیروزی درآمد. از این قبیل نماد ها بسیارند که با تکرار و تکرار در اذهان عمومی تبدیل به یک سمبل شدند.
حتی اعداد ما نمونه هایی از تجرید هستند که به شکل بسیار ساده ای نمادی از اعداد هستند.

 

تجرید

تصاویر تجریدی بر خلاف تصاویر سمبلیک که معنای خاصی به آن ها سنجاق می شود، لزوما نباید با سمبل سازی واقعی ارتباط داشته باشد. «تقلیل همه چیزهای قابل مشاهده به عناصر بصری پایه، فرآیند آبستراکشن یا تجرید است که در حقیقت برای درک و ایجاد پیام های بصری اهمیتی به مراتب بیشتر دارد». ذهن انسان در هنگام دیدن برای تمرکز بیشتر روی اشیایی سایر اشیا اطراف را حذف می کند وروی موضوع متمرکز می شود. در تجرید تا حد زیادی همین عوامل زیادی حذف می شود تا معنای مدنظر خود را مستقیما به ذهن مخاطب وارد کنند.
پیکاسو در این زمینه پیش تاز بود. سبک او از آزادی بی حد و حصر در حرکات تمرینی آغاز شد. از اکسپرسیونیسم به کلاسیک تبدیل شد و بعد از گذر از نیمه تجریدی به تجرید محض رسید.


از بین سطوح چندگانه بیان بصری هر کدام با سبکی از کارهنری عجین شده. مثلا تجرید بیشتر در نقاشی و مجسمه سازی به کار می رود. البته بسیاری از قالب های بصری دارای ماهیتی تجریدی هستند. مثلا یک خانه هم می تواند صرف برای کاربردش طراحی شود و هم می تواند به عنوان تجریدی از یک درخت هنرمندانه طراحی شود. اما در همین جریان غیر از انتخاب ذهن خلاق هنرمند چیزهای دیگری همچون وضعیت اقلیمی و مصالح در دسترس نیز موثر است. تا آنجایی که معماری در یک دوره زمانی آنقدر تحت تاثیر این عوامل تکرار می شود که تبدیل به نماد معماری آن دوره خاص می شود.


به نظر می رسد که باید اینگونه نتیجه گیری کنیم که هر حالت بصری تجریدی عمیق و ابتکاری بوده در حالی که بازنمایی در هر حالتی صرفا تقلیدی و از نظر عمق ارتباطی کاملا سطحی محسوب می شود. اما در یک سطح بصری بازنمایی توسط ذهن انسان به یک زیر نمای تجریدی تبدیل می شود. از راه دریافت این زیرنمای تجریدی می توان به پیامهای زیادی در کار رسید که در نگاه اول نمی فهمیم به چه دلیل این معنی در ذهن متبادر می شود. زیر ساخت تجرید در اینجا همان ترکیب بندی و دیزاین است.

 

تعامل بین سه سطح

بازنمایی: موثرترین سطح برای گزارش مستقیم و دقیق بصری از محیط طبیعی و مصنوعی است. قبل از اختراع دوربین عکاسی بازنمایی یک مهارت برای نقاشان بود اما با ورود دوربین عکاسی به هنر نقاشان از بازنمایی دور شده به سمت سطح دیگری از هنر یعنی تجرید نزدیک شدند.


تجرید: نخستین ابزار در توسعه یک برنامه بصری است. تجرید فرآیندی پویان و ذاتا آزاد است و می توان بارها و بارها آن را آزمود. برای همین است که هنرمندان زیادی به این سطح از هنر علاقه نشان می دهند.

 

سمبلیک: سمبل هر چیزی می تواند باشد از یک تصویر ساده گرفته تا سیستم کاملا پیچیده ای از معانی.
فرآیند ایجاد یک پیام بصری را می توان به صورت مجموعه مراحلی از طراحی اولیه شروع می شود و بعد از یافتن راه حلهای هنرمندانه به طراحی نهایی ختم می شود. و کل این مراحل برای کسی که کار را می بیند معکوس می شود. او طرح نهایی را می بیند و پس از یافتن راه حل ها به طرح اولیه مقصود هنرمند می رسد.

 


منابع:

کتاب مبادی سواد بصری
مقاله "تأثیر دوره آموزشی سواد بصری در تجزیه و تحلیل تصاویر آموزشی"، جمعی از نویسندگان

 

 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

 

|  
  |
دیدگاه کاربران

 

 

مشاوره آنلاین

با استفاده از خدمات مشاوره آنلاین مرکز آموزش توسعه توانمندی شغلی، مسیر خود را برای ارتقاء سطح سواد و دانش مالی و حسابداری هموار نمایید.
این بخش، آماده پاسخگویی به نیازهای شما کاربران گرامی، میباشد.

معرفی کتاب

20 آزمون عمومی استخدامی

20 آزمون عمومی استخدامی

گروه مولفین
  • اشتراک دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • قرآن پژوهی مالی و حسابداری
  • شرکت دانش پژوهان مالی فرانگر
  • مرکز مشاوره الکترونیک حسابداری, مالی و سرمایه گذاری
  • توسعه توانمندی و فرصتهای شغلی مالی و حسابداری
  • انتخاب برتر محصولات, خدمات و بازار حسابداری, مالی و...
  • توسعه نگر دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • آتیه نگر دانش و سواد مالی مدیران ارشد
  • بهینه نگر دانش و سواد مالی خانواده
  • از دوستان خود دعوت کنید با تیم همسو شوید عضو تیم متفکران شوید
    هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی