برای یک فرد بی سواد تنها زبان گفتاری و تصاویر و سمبل ها به عنوان وسایل ارتباطی اصلی باقی می ماند و از میان آن ها نوع بصری آن قابل ثبت و نگهداری است.

 

هنرمندان در قرون وسطی و رنسانس به عنوان مبلغ به کلیسا خدمت می کردند. آنان با نقاشی، حکاکی، مجسمه سازی، فرسک و صفحه آرایی کتب مذهبی سعی می کردند کلمات کتاب مقدس را در قالب داستانهایی قابل درک به مردم عامی بفهمانند.
این حقیقت روشن است که ارتباطتصویری ارشادی برای گروه های کم سواد باید ساده و واقعا موثر باشد. در این مورد باریک بینی و ایهام مفرط تاثیری مخرب خواهد داشت.


تلاش های زیادی برای توسعه سیستم هایی که سواد بصری جهانی را تقویت کنند صورت گرفته است. برای نمونه می توان به ایزوتایپ و اسپرانتو اشاره کرد.
مستقیم ترین و شخصی ترین رسانه بصری که همه ی ما آگاهانه و غیرارادی استفاده می کنیم حالات چهره و حرکات بدن است. حرکات دست، بدن و چهره، زبان نوشتاری و سمبلیسم را عموم مردم استفاده می کنند اما هنرهای تجسمی، صنایع دستی، طراحی صنعتی و ... نیاز به افرادی با استعداد ویژه و آموزشکافی دارد.


مجسمه سازی

ماهیت مجسمه سازی استفاده از مواد سخت به صورت سه بعدی است.
میکل آنژ به عنوان شاخص ترین مجسمه ساز تاریخ معتقد بود که مجسمه درون سنگ پنهان است و وظیفه مجسمه ساز تراشیدن بخش های اضافی و نمایان کردن آن است. و چه زیبا این عقیده اش را در مجموعه مجسمه های «بردگان» به کار برده. مجسمه هایی که با ظرافتی ستودنی از میان سنگ های نتراشیده بیرون آمده اند.


کلمه Sculpture به معنی مجسمه یا مجسمه سازی از ریشهSculpereبه معنی حک کردن و تراشیدن اقتباس شده است. اگر چه شیوه ی دیگر مجسمه سازی ارتباطی با تراشیدن ندارد و فرآیندی از شکل دادن به مواد نرمی ماندد گل یا موم است.
در مجسمه سازی ساده سازی اهمیت دارد. خواه تاکید بر فیگورهای انسانی مجلل در درخشان ترین دوره یونان باستان باوده و خواه نشان دادن معنویت انسان در فیگورهای اکسپرسیونیستی که جزء جدایی ناپذیر معماری قرون وسطی است.


معماری

معماری در سه بعدی بودن با مجسمه سازی مشترک است. در معماری هدف اصلی ایجاد فضایی است که انسان را از تهدیدات محیطی حفظ کند. یک ساختمان از هر نوعی که باشد ترکیبی از عناصر بصری پایه مانند سایه روشن، شکل باقت، مقیاس و ابعاد است. تنوعی که در خانه سازی وجود دارد ابتدا به وسیله ی رومیان برای تحت پوشش قرار دادن جمعیت زاد گسترش یافت.


تغییر سبک های در معماری نه تنها به علت هدف کاربردی طراحی ساختمان هاست بلکه سنن و فرهنگ نیز در آن ها تاثیر می گذارد. در دسترس بودن مواد و مصالح نیز در ایجاد سبک های معماری و همانطور دانش و فن ساختمان سازی سهم عمده ای دارد. برخی فرم ها دارای معنای سمبلیک هستند، گنبد نشانه ی آسمان و بهشت است، برج نشان دهند ی قدرت و پرده و پنجره های فرورفته نشان مکانی دنج و دور از اغیار را نشان می دهد.
اصلی ترین عنصر طراحی معماری خط است. خطی بودن بیان بصری چه در طرح اولیه برای جستجوی راه حل و چه در طرح نهایی شیوه ای غالب است.


معمار باید هنرمند و طراحی باشد که قواعد و روش های ساختمان سازی و کار با مصالح را بداند. او همچنین باید یک سیاستمدار باشد و بتواند با مشتری های خصوصی، شرکتی و دولتی مراوده کند. او باید یک جامعه شناس نیز باشد تا قادر باشد فرهنگ خود را شناخته و طرحی خلق کند که جوابگوی نیازهای جاری فرهنگ و جامعه باشد. دشوارتر از همه او باید هنرمندی باشد که عناصر و تکنیک های سبک های هنرهای تجسمی را بشناسد و بتواند فرم و عملکرد را برای ایجاد تاثیری خاص با هم تطبیق دهد.


نقاشی

زمانی که ما از هنرهای زیبا صحبت می کنیم معمولا منظورمان نقاشی است. نقاشی با کوشش های نخستین انسان در ماقبل تاریخ و دیوارهای غارها شروع می شود. و تا قبل از دوره شکوفایی تمدن یونان باستان بیشتر کار نقاشان به طرح های تجریدی خدایان انسان نما و خدایان دیگری بود که تخیل آدمی تصور می کرد. در یونان باستان بیشتر خدایان را به صورت ابرمرد ترسیم می کردند و این امر در نقاشی نیز بی اثر نبود. سبک کلاسیک که از روم باستان به ارث رسیده بود بر رئالیسم و نسبت های هندسی تاکید داشت. با سقوط روم و ظهور جهان مسیحیت نقاشان برای ایجاد اثر دینی عمیق دست از رئالیسم برداشتند به نوعی اکسپرسیونسیم روی آوردند. بعد از آن بود که نقاشان کم کم خودشان را از جوامع دور کردند و شدند سخنگوی اقلیت روشن فکر جامعه. و در پایان با ظهور تکنولوژی عکاسی این شکاف بین جامعه و نقاشان آنقدر زیاد شد که امروزه خریدار تابلو های نقاشی انگشت شمار شده است.


اما تفاوت زیادی بین عکاسی و نقاشی وجود دارد. در نقاشی بر خلاف نقاشی که کورکورانه تمام موضوعات را با دقتی فوق العاده ثبت می کند، هنرمند می تواند شرایط واقعی را تغییر داده و با نشان دادن تجریدی جزئیات به نقش خود معنایی واضح تر و روشن تر بدهد.

 

تصویر پردازی

در ابتدا تصویرپرداز مانند یک نقاش معمولی برای مصور ساختن کتب در خدمت صنعت چاپ بود. با توسعه تکنیک های عکاسی و چاپ، تصاویر دستی را به کلی کنار گذاشتندو در آن زمان بود که جنبه ی تصویرپردازی در کتاب ها و مجلات نمود بیشتری پیدا کرد.
یک تصویرپرداز هم باید یک نقاش ماهر باشد و هم یک نقشه کش مسلط و هم بتواند به صورت سفارشی کار کند.


ویژگی عمده ی تصویرپردازی قابل ارجاع بودن است. خواه حاصل کار تصویری تمام رنگی باشد و خواه اسکیسی خطی. وظیفه ی اصلی آن برنامه ریزیاطلاعات بصری برای ارائه به مخاطبین است. این اطلاعات بصری معمولا برای تشریح و توصیف یک پیام کلامی مورد استفاده قرار می گیرند. بنابراین انواع مختلف تصویرپردازی وجود دارد: از طراحی دقیق فنی برای توضیح عملکرد یک دستگاه تا طرح های هنری برای یک رمان یا یک قطعه شعر.

 

طراحی گرافیک

صنعتی شدن و تولید انبوه برای طراحی گرافیک از میانه های قرن پانزدهم با توسعه ی صنعت چاپ و چاپ انجیل توسط گوتنبرگ آغاز شد.
طراح گرافیک به آن شکلی که ما می شناسیم تا انقلاب صنعتی واقعی در قرن نوزدهم وجود نداشت. در این زمان که امکانات جدید چاپ امکان افزودن طرح های جذاب و جلوه های تزئینی به چاپ داد هنرمندان گرافیست ظهور کردند.


یک طراح گرافیک در شروع کار ابتدای طرح های متنوعی که برای طراحی به نظرش می رسد را به صورت طرح های کوچک شستی (تامنایل) آماده می کند. بعد از مرحله تصاویر شستی معمولا انتخاب راه حل نهایی محدود به دو یا سه راه حل بهتر می شود. طراح در هر مرحله از این روند یعنی از تصاویر شستی گرفته تا ترسیم کار آماده چاپ، باید دانش فنی چاپ، انواع فرآیند چاپ و مناسبت آنها با پروژه مورد نظر، انواع کارهای آماده ی چاپ مانند کار خطی، کار سیاه و سفید و کار چند رنگ را بشناسد.

 

صنایع دستی

بسیاری از محصولات صنایع دستی را شاید بتوان با سرعت و دقت بیشتری به شکل صنعتی ساخت اما جایگاهی که صنایع دستی در جامعه پیدا کرده باعث گرایش مردم به آن محصولی شده که مستقیما و بدون دخالت صنعت ساخته شده.
این اعتراض به صنعتی شدن هنر همه جا کم یا زیاد وجود دارد. تا آنجا که در برخی از مکاتب هنری هرآنچه اثری از صنعت در آن است را اصلا هنر نمی دانند.

 

طراحی صنعتی

همان طور که صنعت در بین مکاتب هنری مخالفین زیادی دارد، گروهی هم وجود صنعت در هنر را غیرقابل انکار می دانند.
طراحی صنعتی شاخه های مختلفی دارد، از تولید انبوه مبلمان تا طراحی بدنه اتوموبیل و هواپیما.


عکاسی

ظهور صنعت عکاسی انقلابی در هنرهای تجسمی ایجاد کرد. این شیوه جدید هنری، ایجاد تصویر که تا آن زمان در انحصار هنرمندانی بود که سالیان متمادی به تمرین در این کار پرداخته بودند، برای عموم راحت و آسان شد. اما عکاسی در عین حال حرفه ای تخصصی است که نقشی اساسی در کل جهان ارتباطات ایفا می کند. عکاسان خبری رویدادهای جهان را به صورتی ساده و مستقیم تحت پوشش قرار می دهند.
عکاسی تحت کنترل تعاملی عنصر بصری سایه روشن یا رنگ است. عکاسی برعکس بسیاری از دیر هنرهای بصری فرصتی برای اسکیس و طرح اولیه ندارد. عکاس در یک لحظه تمام شرایط و ترکیب بندی عکسش را در نظر گرفته و لحظه اش را شکار می کند.

 


منابع:

کتاب مبادی سواد بصری
مقاله "تأثیر دوره آموزشی سواد بصری در تجزیه و تحلیل تصاویر آموزشی"، جمعی از نویسندگان

 

 

 

 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

 

|  
  |
دیدگاه کاربران

 

 

مشاوره آنلاین

با استفاده از خدمات مشاوره آنلاین مرکز آموزش توسعه توانمندی شغلی، مسیر خود را برای ارتقاء سطح سواد و دانش مالی و حسابداری هموار نمایید.
این بخش، آماده پاسخگویی به نیازهای شما کاربران گرامی، میباشد.

معرفی کتاب

آزمون استخدامی و اطلاعات عمومی

آزمون استخدامی و اطلاعات عمومی

نسترن رنجبر ـ کوروش صحیفی
  • اشتراک دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • قرآن پژوهی مالی و حسابداری
  • شرکت دانش پژوهان مالی فرانگر
  • مرکز مشاوره الکترونیک حسابداری, مالی و سرمایه گذاری
  • توسعه توانمندی و فرصتهای شغلی مالی و حسابداری
  • انتخاب برتر محصولات, خدمات و بازار حسابداری, مالی و...
  • توسعه نگر دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • آتیه نگر دانش و سواد مالی مدیران ارشد
  • بهینه نگر دانش و سواد مالی خانواده
  • از دوستان خود دعوت کنید با تیم همسو شوید عضو تیم متفکران شوید
    هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی